مدرسه علمیه جامعة النوراصفهان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آمار

  • امروز: 2
  • دیروز: 13
  • 7 روز قبل: 49
  • 1 ماه قبل: 191
  • کل بازدیدها: 38112


  • السلام علیک یا ابا صالح المهدی



      آنچه از شیطان نگه می دارد   ...


    امام صادق علیه السلام فرمودند :ابلیس گفت پنج نفرند که هیچ چاره ای برای آنها ندارم،اما دیگر مردمان در مشت من هستند:هرکه با نیت درست به خدا پناه برد و به او تکیه کند،کسی که شب و روزبسیار تسبیح خدا گوید،کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خود می پسندد،کسی که هرگاه مصیبتی به او می رسد بیتابی نمی کند و هرکس که به آنچه خداوند قسمتش کرده،خرسند است و غم روزیش را نمی خورد.(میزان الحکمه/شیطان/حدیث1019)

     

    موضوعات: نکته روز  لینک ثابت



    [شنبه 1391-11-21] [ 06:41:00 ب.ظ ]





      استقلال آزادی جمهوری اسلامی   ...

     

    «استقلال، آزادی، جمهوریاسلامی»

    بخش نخست این شعار «استقلال، آزادی» است. این بخش آزادی از استعمار بیگانگان خارجی و استبداد فردی داخلی را بیان می کند. نیروهای آزادی خواه در جریان انقلاب مشروطه پیشرفت و تکامل ایران را در دو امر می دیدند؛ از یک سو، قطع ید اجانب از دست اندازی هایشان به منافع ملت ایران و از سوی دیگر، برچیدن بساط استبداد و قدرت بی حد و حصر فردی. همین مسئله نیز در انقلاب اسلامی باعث گرد آمدن نیروهای آزادیخواه به دور یکدیگر شد. پیام های انقلابی آیت الله خمینی (ره) بر همین دو نکته تاکید داشت و همین امر نیز باعث شد تا نیروهای آزادی خواه بر حول محور رهبری او جمع شوند. 
    «استقلال، آزادی» دو پیام آشکار دارد. این شعار به روشنی به دنبال یافتن هویت مستقل و متعالی ملت ایران است و این هویت را در تضاد با قدرت های جهانی و استبداد فردی می داند. در حقیقت، روح انقلاب اسلامی مبتنی بر دست یابی به این هویت مستقل و متعالی است و هر جا که نشانی از نفی این دو پیام را یافته، نفی هویت خود را دیده و بخش نخست این شعار «استقلال، آزادی» است. این بخش آزادی از استعمار بیگانگان خارجی و استبداد فردی داخلی را بیان می کند.

    این موضوع که در طول 32 سال پس از انقلاب تا چه میزان این دو پیام به عرصه ای عمل آمده، مسئله محک و بررسی «جمهوری اسلامی» نیزخواهد بود. در حقیقت، محل آزمون بخش اول شعار در بخش دوم آن یا «جمهوری اسلامی» است. 
    «جمهوری اسلامی» درقریب سه دهه عمر خود مبنای رابطه خارجی اش را بر همین شعار قرار داده است. روشن است که مبارزه با دست اندازیهای بیگانگان و سیاستی مستقل را درپیش گرفتن کاری بس دشوار بوده که تحریم ها و دشواری هایی را برای جمهوری اسلامی در پی داشته است. اکنون، جمهوری اسلامی با دو قطعنامه تحریم شورای امنیت روبرو است که همین امرنیز گواه دخالت های قدرت های حاکم بر آن شورا درامور داخلی ایران است. به دست آوردن استقلال در جهان قدرتها کاری آسان نیست و به وضوح هزینه ای عظیم می طلبد و تحمل تحریم ها و قطع روابط پرداخت همین هزینه ها است. 
    سه دهه گذشته عرصه آزمون جمهوری اسلامی در تحقق آزادی ملت ایران نیز بوده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی تحقق آزادی ملت را با مشارکت مردم در قدرت تعریف کرده است. این مشارکت به وضوح در رجوع به آراء مردم و به دست گیری قدرت از همین طریق انجام می شود. 

    جالب آن است که هر دو سوی مجادله به مستنداتی از بنیانگذار جمهوری اسلامی چنگ زده اند. در این جا لازم است تا همواره این کلام امام خمینی (ره) را در نظر داشت؛ «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر». این کلامی

    است که امام خمینی (ره) بر آن تاکید داشت و مقام معظم رهبری نیز به دنبال حفظ آن بوده است .

    آن چه که اهمیت دارد توجه به رابطه متقابل دو قید «جمهوری واسلامی» است که بنیانگذار جمهوری اسلامی بر آن تاکید داشت. این دو قید دو وجه مردمی و اسلامی بودن جمهوری اسلامی را بیان می کند که بنیان انقلاب اسلامی نیز بر همین اساس بود. این دو قید به صورت طبیعی از ذات انقلاب 57 برآمده و نفی آن به معنای نفی انقلاب اسلامی و در نتیجه نفی اساسی و ماهوی جمهوری اسلامی است. انقلاب اسلامی با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» راه خود را یافت و این راه به روشنی آزادیخواهی داخلی و خارجی را دنبال می کند. حذف هر عنصری در این شعار به معنای بیراهه رفتن و دور شدن از آن چیزی است که در 22 بهمن 57 به دست آمد. 

    جمهوری اسلامی :
    عبارت جمهوری اسلامی که جزیی از شعار مذکور می باشد نیز یکی از مهمترین خواسته های مردم در جریان پیروزی انقلاب اسلامی بوده که این خواسته،بعدها در جریان تعیین نظام سیاسی جایگزین رژیم سلطنتی در 12 فروردین 1358 مورد تایید اکثریت ملت قرار گرفت.
    جمهوری بیان گر شکل حکومت است که آن را از نظام های سلطنتی و جمهوری های ظاهری متمایز می سازد و بیانگر نقش مردم در تعیین زمامداران می باشد.
    واژه اسلامی نیزنظام سیاسی ایران راازسایرنظام های جمهوری رایج درجهان متمایز می سازد. اسلامی بودن نظام به معنای حاکمیت ارزش های اسلامی برتمامی امور کشور است و ولی فقیه، ولایت امر و امامت امت را برعهده می گیرد.
    در باره اسلامی بودن امور در جمهوری اسلامی در اصل‏4 قانون اساسی آمده است:’ کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر این ها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد. این‏ اصل‏ بر اطلاق‏ با عموم‏ همه‏ اصول‏ قانون‏ اساسی‏ و قوانین‏ و مقررات‏ دیگر حاکم‏ است‏ و تشخیص‏ این‏ امر برعهده‏ فقها شورای‏ نگهبان‏ است‏.’
    همچنین براساس اصل 57 قانون اساسی قوای‏ حاکم‏ در جمهور اسلامی‏ ایران عبارتند از:
    قوهء مقننه ، قوهء مجریه ، قوهء قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه ی امر و امامت امت برطبق اصول آینده ی این قانون اعمال میگردند.این قوا مستقل از یکدیگرند.
    امام خمینی (ره) رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار فاینشنال تایم انگلیس که پرسید، دنیای غرب شناخت صحیحی از حکومت اسلامی شما ندارد، فرمود: ما خواستار جمهوری اسلامی می باشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم ، که قوانین الهی است.’
    در اصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی در باره نوع حکومت کشور آمده است: حکومت‏ ایران‏ جمهوری‏ اسلامی‏ است‏ که‏ ملت‏ ایران‏، بر اساس‏ اعتقاد دیرینه‏ اش‏ به‏ حکومت‏ حق‏ و عدل‏ قرآن‏، در پی‏ انقلاب‏ پیروزمند خود به‏ رهبری‏ مرجع عالیقدر تقلید آیت‏ الله‏ العظمی‏ امام‏ خمینی‏، در همه‏ پرسی‏ دهم‏ و یازدهم‏ فروردین‏ ماه‏ یکهزار و سیصد و پنجاه‏ و هشت‏ هجری‏ شمسی‏ … با اکثریت‏ 2 / 98 درصد کلیه‏ کسانی‏ که‏ حق‏ رای‏ داشتند، به‏ آن‏ رای‏ مثبت‏ داد.
    در اصل 4 قانون اساسی نقش محوری مردم در نظام جمهوری اسلامی و انتخاب زمامدران توسط آنان مورد تاکید قرار گرفته است: درجمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ امور کشور باید به‏ اتکا آرا عمومی‏ اداره‏ شود، از راه‏ انتخابات‏، انتخاب‏ رییس‏ جمهور، نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏، اعضای‏ شوراها و نظایر اینها، یا از راه‏ همه‏ پرسی‏ در مواردی‏ که‏ در اصول‏ دیگر این‏ قانون‏ معین‏ می‏ گردد.
    بنابراین می توان گفت: شعار استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی یکی از مهم ترین شعارهایی است که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی مطرح شده و با قرار گرفتن در اصول مختلف قانون اساسی به یکی از مهمترین و ماندگارترین شعارهای انقلاب تبدیل شد.
    در واقع این شعار ماهیت انقلاب و روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی است ودر یک جمله می توان گفت: نظام جمهوری اسلامی تبلور شعار ‘استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی’ است

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 06:16:00 ب.ظ ]





      شکی که انسان را عوض می کند   ...


    مردي صبح از خواب بيدار شد وديد تبرش ناپديد شده، شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد.براي همين تمام روز اورازير نظر گرفت.
    متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد مثل يك دزد راه مي رود، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند پچ پچ مي كند. آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه اش برگردد لباسش را عوض كند و نزد قاضي برود و از او شكايت كند.
    اما همين كه وارد خانه شد تبرش راپيدا كرد.زنش آن را جابه جا كرده بود.مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه ميرود ،حرف ميزند و رفتار مي كند.


    موضوعات: مطالب دیگر  لینک ثابت



    [جمعه 1391-11-20] [ 03:18:00 ب.ظ ]





      انقلاب اسلامی،وحدت ملی و اعتلای تمدن اسلامی   ...

    تاثیر وحدت بر تمدن اسلامی

    وحدت میان مذاهب مختلف بویژه وحدت بین شیعه و سنی از جمله مسایل مورد تاكید امام خمینی (ره) بوده است، چراكه این وحدت می تواند بر اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن بزرگ اسلامی تاثیرگذار باشد.

    البته باید توجه داشت كه وحدت بین ادیان و مذاهب به معنای پذیرفتن عقاید سایر ادیان یا دست کشیدن از عقاید خود نیست؛ بلکه بدین معناست كه نباید بین ادیان و انشعابات دینی نزاع وجود داشته باشد و ضروری است بر روی اشتراکات اتحاد و اتفاق نظر وجود داشته باشد.

    در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند.

    در همین راستا، روایات رسیده از بزرگان تشیع و خاصه ائمه اهل البیت علیهم السلام حاکی از سفارش آن حضرات به حفظ وحدت و در عین حال حفظ حدود حقیقی تشیع است. ائمه علیهم السلام سفارش کرده اند که تفرقه ایجاد نشود و حتی به نماز خواندن پشت سر برادران اهل سنت، جهت تقویت شوکت جهان اسلام سفارش و تشویق كرده اند.

    امام خمینی نیز به عنوان معمار و رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره ضرورت وحدت شیعه سنی بیانات زیادی داشته اند که از جمله آنها میتوان به این اشاره کرد که فرمودند: «ما با مسلمین اهل تسنن یكی هستیم واحد هستیم كه مسلمان و برادر هستیم . اگر كسی كلامی بگوید كه باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود بدانید كه یا جاهل هستند یا از كسانی هستند كه می خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنی اصلا در كار نیست ما همه با هم برادریم.»

    مقام معظم رهبری نیز در سخنان مختلفی در همین رابطه، با اشاره به فهم متفاوت شیعه و سنی درباره واقعه غدیرخم تاکید کردند: «با وجود این، شیعه و سنی در اصل وقوع حادثه غدیر و عظمت شخصیت امیرمۆمنان، هم نظرند و آحاد امت اسلامی، حضرت علی ابن ابیطالب رضی الله عنه  را، نقطه عالی و قله دست نیافتنی علم و تقوا و شجاعت می دانند.»

    در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند

    حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با تأکید بر لزوم هوشیاری کامل شیعه و سنی در مقابله با توطئه های تفرقه انگیز افزودند: «اعتقاد عمیق به امامت امیرمۆمنان رضی الله عنه  بعد از نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم پایه اصلی عقیده شیعی است و شیعیان، این اعتقاد و دیگر معارف و علوم درخشان خود را حفظ کرده و خواهند کرد اما به هیچ وجه اجازه نمی دهند که این اعتقاد، در جهان اسلام مایه اختلاف و دعوا قرار گیرد.»

    یکی از دلایلی که موجب شده است بحث وحدت در بین مسلمانان از گذشته تا کنون مورد توجه و تاکید بزرگان باشد و حتی سخن از امت واحده اسلامی به میان بیاید این است که وحدت بین شیعه و سنی می تواند سبب اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن اسلامی شود .

    به دلیل همین تاثیرگذاری است که دشمنان همواره سعی کرده اند بحث اختلاف و تفرقه افکنی میان مسلمانان را پیگیری کنند چراکه به خوبی می دانند تشکیل یا تقویت امت واحده اسلامی می تواند برای حکومت های غیردینی و حتی غیراسلامی خطرآفرین باشد.

    یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود.

    بر همین اساس و به دلیل همین اهمیت فراوان است که می بینیم مبتکر تعیین هفته ای با عنوان هفته وحدت، حضرت امام خمینی (ره) بودند تا توطئه های دشمنان اسلام مبنی بر ایجاد اختلاف میان امت اسلامی و شیعه و سنی را نقش بر آب کنند.

    امام خمینی(ره) نظرشان این بود که برادران شیعه و سنی با استفاده از مشترکات فراوانی از جمله قرآن، قبله، شهادتین، نماز و سایر احکام اسلامی در مقابل دشمن مشترک به خصوص آمریکا و اسرائیل بایستند.

    تلفیق آموزه های اسلامی با تفکرات اصلاحی و انقلابی، چیزی بود که در نهضت امام خمینی به وضوح مشاهده شد و این مساله، به خودی خود خطر گسترش اسلام را برای مخالفانش خطرناک تر می کرد، چه رسد به اینکه این تفکر بخواهد گسترش یابد، از مرزهای ایران فراتر رود و دیگر مذاهب اسلامی را تحت تاثیر خود قرار دهد.

    بر این اساس، امام خمینی برادران اهل سنت را به پرهیز از گرفتار شدن در دام اختلاف و تفرقه توصیه می کردند: «عوامل اجانب كه منافع خود و اربابشان را در خطر می بینند برای تحریك برادران اهل سنت و دامن زدن به برادر كشی، قضیه شیعه و سنی را طرح نموده و می خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد كنند. در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در كنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر كس خلاف این را تبلیغ كرد دشمن اسلام و ایران است و برادران كُرد باید این تبلیغات غیر اسلامی را در نطفه خفه كنند.»

    یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود

    ایشان همچنین تاکید کردند: «من مكرر اعلام كرده ام كه در اسلام نژاد زبان قومیت و ناحیه مطرح نیست . تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعی برادر و برابر و همه برخوردار از همه مزایا و حقوق مسلمین اسلامی هستند. از جمله جنایتهایی كه بدخواهان به اسلام مرتكب شده اند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است . من از همه برادران اهل سنت تقاضا دارم كه این شایعات را محكوم و شایعه سازان را به جزای اعمالشان برسانند.»

    ضرورت وحدت میان مسلمانان، دغدغه امروز و دیروز نیست بلکه مدتهاست این دغدغه مطرح است و همواره این انتظار به همراه امیدهای فراوان وجود داشته است که شاید روزی دولتمردان کشورهای اسلامی بیشتر به این مساله و تاثیر آن در شکل گیری یک تمدن بزرگ اسلامی توجه کنند و این مساله را در رفتار و عملکرد خود نیز نشان دهند

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 02:08:00 ب.ظ ]





      سبک زندگی دغدغه اصلی انقلاب اسلامی   ...

    سبک زندگی» چیست؟

    تقریباً در اکثر تعریف‌های سبک زندگی می‌توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه «سبک» باز می‌گردد. اول، مفهوم وحدت و جامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام‌مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می‌آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام‌مندی این کل را از کل‌های دیگر متمایز می‌کند.

    وجود کلماتی همچون الگو، نظام‌مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می‌گوییم.

    واژگان مترادف سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی شیعی، ارزشی، ایدئولوژیک، جهادی، انقلابی، دینی و تعابیر معادل سبک زندگی غربی شامل سبک زندگی اروپایی، مسیحی، آمریکایی است اما آن چه در تعریف‌های سبک زندگی، جلوه‌گر می‌شود آن است که این تعریف قرابت بسیاری با مفهوم هویت پیدا می‌کند اما با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و واقعی زندگی را نیز شامل می‌شود و می‌توان مثالها و مصداق‌هایی از زندگی واقعی را شاهد آورد که رهبر انقلاب نیز به بیش از بیست مورد از آنها اشاره کردند.


    توجه به سبك زندگي ديني دغدغه نظام و رهبري

    حدود چند ماه پيش در بیانات مقام معظم رهبری در جمع جوانان استان خراسان شمالی، «پیشرفت همه جانبه» به تمدن‌سازی نوین اسلامی تعریف شد و از آن به عنوان «هدف انقلاب اسلامی» نام برده می‌شود و ضمن تأکید بر «چند بُعدی» بودن مفهوم پیشرفت در فرهنگ اسلام، به ضرورت توجه به بحث «سبک زندگی» به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت پرداخته شده است.

    معظم‌له با تفکیک بخش اصلی و «نرم‌افزاریِ» تمدن از بخش ابزاری و «سخت‌افزاری» آن، به این نکته اساسی اشاره کرده‌اند که کشور ما علی‌رغم پیشرفت در بخش سخت‌افزاری تمدن، در «سبک زندگی» به عنوان بخش نرم‌افزاری تمدن پیشرفت نداشته است و این آسیب، موجب «عدم فلاح و عدم امنیت روانیِ» انسان و جامعه خواهد شد که بر این اساس، فهرستی از آسیب‌های سبک زندگی در جامعه امروز ایران طرح شده است. سپس در تحلیل فضای بیرونی کشور به این مهم توجه داده شده که نظام جمهوری اسلامی در شرایطی به وجود آمده که تمدن غرب بر جهان حاکم است و این تمدن دارای فرهنگی‌ست مهاجم که تمام دنیا از جمله جمهوری اسلامی را مورد هجمه خود قرار داده است.

    الزامات احياء سبك زندگي

    اما در مقابله با هجمه‌ فرهنگ تمدن غرب، به جای برخورد از موضع «ضعف و انفعال»، از موضع «قدرت» اعلام می‌شود که انقلاب اسلامی ایران، داعیه‌دار ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است و با «تمدن سازی» براساس «مکتب اسلام» نه تنها قادر است در مقابل هجمه فرهنگ غربی مقاومت کند، بلکه قادر خواهد بود دیگر فرهنگ‌ها را به طرف خود جذب کند. از ‌این‌رو، تبیین و تحقق «فرهنگ زندگی اسلامی» بر اساس بُن‌مایه‌های «خردورزی، اخلاق و حقوق» به امری ضروری مبدل می‌گردد که الزامات دستیابی به آن عبارتند‌از:
    ۱ـ «ایمان به مکتب اسلام»؛ به علت عدم امکان تمدن‌سازی بدون ایدئولوژی و مکتب
    ۲ـ «کار پُرحجم و با کیفیت برای استنباط عقل عملی اسلامی از منابع»؛ به علت غنی‌بودن منابع اسلام نسبت به انواع سلوک فردی و روابط اجتماعی
    ۳ـ «عدم تقلید از غرب»؛ به علت مهاجم و هویت‌زدا بودن فرهنگ غربی
    ۴ـ «دوری از تحجر و سکولاریسم پنهان»؛ به عنوان آسیب‌های جدی نخبگان در دستیابی به فرهنگ زندگی

    همچنين رهبر انقلاب، مفهوم پيشرفت را تداعی کننده حرکت و راه دانستند و افزودند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذير پيشرفت، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شيوه زيستن اهميت فراوانی دارد.

    ضرورت، موضوع و هدف «مبنای ادبیات انقلاب» نسبت به «سبک زندگی»
    شکی نیست که در ابتدای انقلاب اسلامی ایران، براساس تئوری ولایت فقیه ـ که توسط حضرت امام‌خمینی‌(ره) به عنوان یک فقیه و مرجع جامع‌الشرایط ارائه شد ـ «فلسفه حکومت» به «پیاده کردن احکام اسلام» در زندگی آحاد مردم تعریف شده است و ازاین‌رو، ادبیات انقلاب دارای وجه مشترکی با ادبیات تخصصی حوزه بوده است. اگرچه بعضی از فقهاء عظیم‌الشأن، منصب «ولایت فقیه» را امری ضروری محسوب نکرده و ولایت «عدول مؤمنین» را نیز کافی می‌دانستند.
    حال که با این دغدغه، انقلاب اسلامی اقامه شده و سی و چند سال از عمر آن می‌گذرد، ملاحظه می‌شود که احکام اسلام در زندگی اجتماعی مردم جاری نشده و کشور با مشکلات اساسی مانند ربا، ناهنجاری‌ها در اخلاق اجتماعی، قانون‌گریزی، عدم رعایت حقوق همدیگر، شهرسازی‌غربی مواجه شده است.
    لذا در آسیب‌شناسی مقام معظم رهبری(به‌عنوان پرچم‌دار ادبیات انقلاب) به این مطلب اساسی اشاره می‌شود که جمهوری اسلامی در فضای تمدنی‌ تنفس می‌کند که دارای فرهنگ «مخرب و مهاجم» است و برای برون‌رفت از این تهاجم تمدنی، ایجاد «تمدن نوین اسلامی» امری ضروری است.
    هجمه غرب ادبيات ديني و سبك زندگي اسلامي را تهديد مي‌كند
    با این توصیف، «ضرورت» و خلأی که ادبیات انقلاب برای ورود به بحث «سبک زندگی» بیان می‌کند، «هجمه‌ تمدن غرب» می‌باشد و «هدف» مورد نظر، «ایجاد تمدن نوین اسلامی» است و «موضوعی» که برای حرکت از این خلأ به سوی هدف بیان می‌نماید، در انجام کار پرحجم علمی و پژوهشی نسبت به منابع اسلام برای دستیابی به فرهنگ زندگی به‌عنوان لازمه تمدن اسلامی تعیّن می‌یابد که در بیان مقام معظم رهبری به «استنباط برای دستیابی به عقل عملی اسلامی» تعبیر شده است.
    براي برون رفت از اين شرايط چه بايد كرد؟
    بر این اساس؛ برای برون‌رفت از وضع موجود، «ساخت تمدن نوین اسلامی» جایگزین «عمل آحاد مکلفین به احکام اسلامی» می‌شود که البته با تحقق این هدف، احکام اسلام نیز به صورت حکومتی و اجتماعی در جامعه جریان خواهد یافت. این‌جا نقطه تفاوت آسیب‌شناسی «ادبیات انقلاب» با «ادبیات حوزه» است؛ گرچه قبل از انقلاب دغدغه هر دو به هم نزدیک بوده است، اما امروز ادبیات انقلاب به دنبال نسبت بین «سبک زندگی» با «پیشرفت» برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است که این مهم، ناظر بر برنامه‌‌ریزی‌های دراز‌مدت و در گرو دستیابی به «مدل اسلامی ایرانی پیشرفت» است.
    البته در عرصه نظری، تعریف ادبیات انقلاب با تعریف تخصصی ادبیات حوزه از «دینداری» تفاوتی ندارد؛ یعنی تعریف نظری هر دو از دینداری، «عمل به فقه» است. حال آن‌که ادبیات انقلاب در عمل و در سطح «فرهنگ عمومی»، بُعد اساسی دینداری را به «درگیری نظام کفر با نظام ایمان» معنا می‌کند که این مطلب در سیره‌ عملی حضرت‌امام (ره) و مقام معظم رهبری به وضوح قابل مشاهده است. در واقع این عملکرد مبارک هنوز به صورت تخصصی تعریف نشده است؛ زیرا تعریف تخصصیِ «عمل به فقه» از دینداری، همان تعاریفی است که امروزه در دروس خارج مقام معظم رهبری و دیگر علمای حوزه مطرح می‌شود.

    آسیب‌شناسی «ادبیات انقلاب» نسبت به مقوله سبک زندگی در دوران انقلاب اسلامی
    در ابتدا باید توجه داشت که ادبیات انقلاب در طی بیش از سه‌ دهه به دو دستاورد مهم در نسبت بین «سبک زندگی» با «تمدن‌سازی» دست یافته است؛ بارزترین عملکرد ادبیات انقلاب در مقوله سبک زندگی(بخش نرم‌افزاری تمدن)، ایجاد «روحیه مقاومت در برابر استکبار جهانی و مظالم عالم» در سطح «فرهنگ عمومی» کشور است؛ هرچند که این روحیه در «فرهنگ تخصصی» جا پیدا نکرده است اما در جامعه، فرهنگ مقاومت به عنوان یک ارزش تلقی شده و جریان پیدا کرده است و اثر این امر در گزینش و انتخاب تمام مدیران اصلی نظام به وضوح مشاهده می‌شود. به همین دلیل است که مدیران فاقد روحیه‌ی انقلابی ـ که تنها بخاطر جریانات سیاسی به منصبی دست یافته‌اندـ بعد از چندی به خاطر وجود چنین جاذبه‌ای در فضای عمومی کشور، نتوانسته‌اند به مدیریت خود ادامه دهند.
    هم‌چنان که در طول این مدت، زیرساخت‌های توسعه و پیشرفت کشور براساس مهندسی غربی شکل گرفته است، اما در روبناها و بعضی از ساختارها، این مهندسی غربی به صورت «مشروط و مقید به احکام اسلام» اجرا شده است که این روند متداوم نیز دستاورد دوم ادبیات انقلاب در این عرصه است.
    از سوی دیگر، از آن‌جا که متعهدین انقلابیِ حوزه، دانشگاه و مسئولین نظام بیش از سه دهه در مواجهه و درگیریِ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با دنیای غرب هستند، غرب را در سطح «فرهنگ عمومی» می‌شناسند، اما نه در سطح تخصصی! در واقع پلیدبودن نیات و اهداف غرب، دشمنی‌ها و مکرهای پیچیده آن، گناه آلود بودن فرهنگ و ادبیات آن و … به درک وجدانی برای آنان مبدل شده و در خطابه‌ها و منابر، این چهره‌ی پلید و زشت غرب برای مردم ترسیم می‌شود، اما توانایی علمی برای اثبات «تخصصی» این درک وجدانی در سطح نخبگان وجود ندارد.
    برای این مهم، باید با ادبیات علمی و ایجاد کارگاههای تخصصی به «نقد و نقض» فرهنگ غرب پرداخت و سپس به تبیین «طرح» جایگزین آن ـ یعنی «تئوریزه‌کردن ولایت مطلقه فقیه» ـ در نظام قانونی کشور همت بگمارند؛ حال آن‌که امروز این مطلب در ادبیات تخصصی مراکز علمی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه جایی ندارد.
    همین شناخت غیر تخصصی از تمدن مهاجم غرب، ضرورت «ایجاد تمدن نوین اسلامی» را به سطح «جهت‌گیری» نظام محدود می‌کند و در سطح «ساختارها»، با عدول و تنازل از آن جهت‌گیری، به اضافه نمودن بعضی از سیاست‌های «فرهنگی» در برنامه‌ریزی‌های کشور اکتفا می‌شود. به عبارت دیگر، در عمل به جای رفتن به سمت لوازم علمی ایجاد تمدن نوین اسلامی، به تدوین چند سیاست (مانند توجه به اندیشه‌های حضرت امام‌(ره)، اسلام ناب) آن هم در بخش «فرهنگیِ» برنامه‌های کلان اکتفا شده است.
    این در حالی است که از نظر جامعه‌شناسی، در یک جامعه، سه حوزه‌ «سیاسی، فرهنگی و اقتصادی» وجود دارد و شناخت تخصصی از تمدن غرب نیز نشان می‌دهد که متغیر اصلی در تهاجمِ تمدن غربی، بخش «اقتصادی» آن است و بخش «فرهنگ»، روبنای آن تمدن مهاجم است. در واقع مدیران و سیاستگذاران نظام، در برنامه‌ریزی‌ و اجرا به دنبال راه‌حل «فرهنگی» هستند که از منظر تمدن غرب، متغیر فرعی است.

    برای ارتباط منطقی بین اندیشه مذهب و اندیشه دانشگاه، ابتدا با محور قراردادن ضرورت تحول در «روش شناخت» اندیشه مذهب، پیشنهاد استفاده از معرفت‌شناسی و روش‌شناخت غربی برای فهم از دین را مطرح کرده و آن را جایگزین فهم فلسفی (انتزاعی) می‌نماید.
    بر این‌ ا‌ساس هزینه و مقدوراتِ سراسر کشور از جمله مراکز اسلامی، ائمه جمعه و جماعات، سازمانهای تبلیغی اسلامی برای تبلیغ و کار فرهنگی در معضلاتی مانند حجاب، ازدواج، ترویج قرآن و نماز صرف می‌شود؛ در حالی که تمامی این برنامه‌ها و عملکردها نسبت به ریشه‌ آسیب، در روبنای تمدن مهاجم قرار دارد. زیرا در فرهنگ و سبک زندگیِ تمدنِ مهاجم، همه چیز به «پول و سرمایه» تعریف می‌شود و ریشه‌ی تمامی آسیب‌ها و ناهنجاری‌هایِ فرهنگی به همین مطلب باز می‌گردد.
    با توجه به این توضیحات، به طور کلی آسیبی که ادبیات انقلاب در مسئله «سبک زندگی» با آن مواجه است، عدم تولید مباحث محتوایی و علمی برای «ضرورت، موضوع و هدفِ» مبنای خود است. به همین دلیل است که تنها بخش‌های «اجرایی» برجسته می‌شود و در این بخش نیز فقط بُعد «فرهنگی» مورد توجه قرار می‌گیرد و در این بُعد نیز به جای کار فکری دقیق برای ریشه‌یابی مشکلات فرهنگی در ارتباط با مسائل سیاسی و اقتصادی، به روبناهای بخش فرهنگ توجه شده و راه‌حل‌های سطحی ارائه می‌گردد.

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



    [دوشنبه 1391-11-16] [ 11:27:00 ق.ظ ]





      دهه فجر گرامی باد   ...

     

     

    در مزا رآباد شـهر نیستی / اسـتخوان زندگی پوسـیده بود

    مرگ وحشت با دهان اسـلحه / اسکلت ها را دهان بوسـیده بود

    دیـو در تاریکی آن سـالـها / از تن آلاله ها ، جان می گـرفت

    خون سرخ شاهدان نوشیده بود / عنجه هاشان را به دندان می گرفت

    آدمی افسـون شـیطان پلید، / گوسـفندان راضی از چوپانشـان

    گر کسی بیدار می شد ناکهان / کشته می شـد بی صدا یا بی نشان

    در چنین ظلمت شب ایران زمین / ناگهان، نـوری درخشـیدن گرفت

    روح روح ا… ، جان در تن دمید / ابر رحمـت نـیز باریدن گـرفت

    آمد آن آرام جان از هجرتش / گوئیا آن شب شـده صبح سـپید

    مردمانـش گشـته با هم متحد / نـور ایمـان در دل آنها دمـید

    مردم بیدار گشـته می شـدند / هـمصـدا با رهـبر بیـدارگر

    با غریو مشــتهای لالــه ها / دیـو شـد از کاخهایش در بـدر

    نورحـق تابـید در دلهـای ما / دست ها دست خدایی گشته بود

    نارها گشــته اســیرنـورها / موسـم جشن رهایی گشته بود

    سالگشت دیگری ازره رسـید / تهنیت ایدوسـتان، همسنگران

    شادی خود را کمی قسمت کنید / سهم دارند از شـماها دیگران

    شاعر : سعید مطوری

     

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 10:51:00 ق.ظ ]





      شهادت امام حسن عسکری(ع)   ...

     

    امروز عسکری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است

    آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است

     شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی

    بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .


    نحوه ی شهادت امام  حسن عسگری علیه السلام

    «معتمد» خلیفه عباسی همواره از محبوبیت و پایگاه اجتماعی امام ابو محمد عسکری(ع) نگران بود[1] و هنگامی که دانست با وجود همه محدودیتهایی که نسبت به آن حضرت روا داشته بود، نه تنها از پایگاه مردمی و نفوذ معنوی آن حضرت کاسته نشده، بلکه بیش از پیش محبوب دلهای مردم گردیده، بر نگرانی و وحشتش افزوده شد و سرانجام در صدد قتل آن حضرت برآمد و به شکل مرموزانه و مخفیانه، حضرت را مسموم نمود،[2] و شیعیان را از بهره مندی انوار هدایت آن امام همام محروم ساخت.

    این گونه به شهادت رساندن در گذشته نیز وجود داشت و در موارد متعددی خلفای اموی و عباسی این سیاست را به اجرا درآورده بودند و امامان شیعه(ع) نیز کوشیده بودند تا نقشه های شوم آنها را به شکلهای گوناگون برای مردم آشکار نمایند تا چهره واقعی آنان برای آیندگان روشن شود.

    امام عسکری (ع) با دانش ویژه ای که داشت، پیش بینی کرد که در آینده ای نه چندان دور زندگی دنیا را ترک خواهد کرد و راهی پیشگاه خداوند خواهد شد. آن امام همام، شهادت خود را در آینده نزدیک به مادر بزرگوارش خبر داد و گفت: در سال (260ق.) حادثه ای اتفاق می افتد و آن شهادت امام توسط عمال حکومت عباسی خواهد بود.

    قلب مادر از این خبر هولناک به درد آمد و آثار غم و اندوه در او پدیدار گردید و گریست. امام(ع) مادرش را تسلی داد و گفت:

    مادر! امر خدا حتمی است، بی تابی مکن!.

    در سال (260ق.) آن مصیبت اتفاق افتاد و همان گونه که آن حضرت خبر داده بود در آن سال، امام عسکری(ع) به شهادت رسید.[3]

    چند روز قبل از شهادت، آن حضرت را نزد طاغوت زمان «معتمد» عباسی بردند، در حالی که «معتمد» سخت ناراحت بود، چون می دید و می شنید که مردم همگی، امام ابومحمد(ع) را تعظیم و احترام می کنند و او را در فضیلت، بر همه علویان و عباسیان، مقدم می دارند. از این جهت در پی قتل آن حضرت برآمد و زهر کشنده ای را به وی خوراند.[4]

    امام(ع) همین که آن زهر را خورد، تمام بدن شریفش مسموم شد و در بستر بیماری افتاد و به درد شدیدی دچار گردید.

    «معتمد» به پنج نفر از خواص و درباریانش از آن جمله به «نحریر» دستور داد که مواظب خانه امام(ع) باشند و تمام امور و جریانها را زیر نظر بگیرند، همچنین به پزشکان دستور داد که هر صبح و شام از حال امام(ع) باخبر باشند، همین که روز دوم فرا رسید به «معتمد» خبر دادند که بیماری حضرت وخیم شده است. «معتمد» به پزشکان فرمان داد که حق ندارند از منزل امام بیرون روند. و به دلیل این که حال امام عسکری(ع) رو به وخامت نهاده بود، گفت: از کنار بستر او جدا نشوند. «معتمد»، «حسین بن ابی شوارب»، قاضی القضاة را به همراه 10 نفر به منزل امام فرستاد و به آنان دستور داد که شب و روز در آنجا باشند و جریانها را زیر نظر بگیرندو بعد شهادت دهند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. با این وجود به جز پزشکان مأمور خلیفه، 15 نفر دیگر از سوی «معتمد» خلیفه عباسی در خانه حضرت بودند.

    امام عسکری(ع) در شب رحلت در یک اتاق، به دور از چشم مأموران حکومت نامه های بسیاری به نقاط مختلف شیعه نشین نوشت و آن را به وسیله پیکی ارسال نمود.[5] حال امام بدتر شد، پزشکان از او ناامید شدند و هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شد. در لحظات آخر زندگی، همواره زبانش به ذکر خدا مشغول بود و او را ستایش می کرد و لبهای مبارکش از تلاوت قرآن مجید باز نمی ایستاد. سرانجام امام(ع) رو به سمت قبله کرد و روح پاکش به پیشگاه خدا پرواز نمود.

    این حادثه جانگداز، روز جمعه هشتم ربیع الاول سال (260ق.) بعد از نماز صبح اتفاق افتاد.

    ارتحال نابهنگام آن امام بزرگوار ضایعه بزرگی بود که در آن روزگار بر مسلمانان وارد شد و آنان رهبر و پیشوای محبوب و مصلح بزرگ خود را از دست دادند؛ کسی که همواره غمخوار ضعیفان و یتیمان و مستمندان بود.

    ناله و شیون از خانه امام (ع) بلند شد و کم کم صدای ضجه و ناله زنان و مردان و کودکان آل علی در سراسر «سامرا» به گوش رسید.

    خبر شهادت امام(ع) در سراسر شهر «سامرا» پیچید. این خبر همچون صاعقه ای هولناک بود که تمام مسلمانان را به سرعت به منزل امام(ع) رسانید. همگی مشغول گریه کردن و نوحه سرایی بودند. تمام ادارات دولتی شهر تعطیل شد. مردم به احترام امام(ع) بازارها را بستند و در شهر عزاداری کردند. گویی شهر «سامرا» به صحرای قیامت تبدیل شده بود.[6]

    «سامرا» در تمام طول تاریخ خود چنان تشییعی را نادیده بود که امواج خروشانی از انسانها از طبقات مختلف با گرایشها و عقاید گوناگون همه را گرد هم آورد و همگی سخن از فضایل، ویژگیها و صفات امام بزرگوار، امام حسن عسکری(ع) می گفتند و درباره خسارت و زیان جبران ناپذیری که به مسلمانان وارد شده بود، بحث می کردند.[7]

    «عثمان بن سعید عمری» متصدی امر غسل، کفن و دفن حضرت شد.[8]

    این سخن با اعتقاد شیعه به این که امام را باید امام بعدی غسل دهد، کفن کند و نماز بخواند، منافاتی ندارد، چون که اولاً: این امر مربوط به حالت عادی است، نه در شرایط سخت و مورد تقیه، ثانیا: «عثمان بن سعید عمری» به نیابت از حضرت مهدی(ع) عهده دار تجهیز پپکر مطهر امام عسکری(ع بود.

    و ثالثا: ممکن است در همین شرایط به صورت مخفی حضرت مهدی(ع) به این امر مبادرت نموده بود، لیکن به جهت شرایط خفقان و تقیه به ظاهر «عثمان بن سعید عمری» تصدی این امر را برعهده گرفته باشد. در هر حال، «عبیداللّه بن خاقان» می گوید:

    وقتی جنازه امام(ع) آماده دفن شد، خلیفه برادر خود «ابوعیسی بن متوکل» را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامی که جنازه را برای نماز بر روی زمین گذاشتند «ابو عیسی» نزدیک شد و صورت آن حضرت را باز کرد و آن را به علویان، عباسیان، قاضیان، نویسندگان و دیگر شاهدان، نشان داد و گفت: این «ابو محمد عسکری» است که به مرگ طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از قضات و پزشکان و خدمتگزاران خلیفه نیز شهادت می دهند! بعد روی جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند و فرمان داد که جنازه را برای دفن ببرند.

    این شیوه تجربه شده حکام عباسی در مورد امامان شیعه(ع) بود و مردم به ویژه شیعیان نیز کم و بیش با این شیوه آشنایی داشتند.

    بنا به نقل «شیخ صدوق» قبل از اقامه این نماز، نمازی دیگر بر بدن آن حضرت در لحظاتی قبل در درون خانه اقامه شد. «عقید خادم» از منزل خارج شد و به «جعفر» که بر درخانه ایستاده بودو شیعیان به او تعزیت می گفتند، گفت:

    سرورم برادرت را کفن کردند. پس بر او نماز بخوان.

    ناگهان امام مهدی(ع) جلو آمد و گفت:

    عمو عقب بایست من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم.[9]

    طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) در اول ماه ربیع الاول (260ق.) با زهری که «معتمد» برای آن حضرت تدارک دیده بود بیمار شد و در هشتم همان ماه رحلت نمود. بنابراین، امامت امام مهدی(ع) از همین تاریخ آغاز شد و آن حضرت تا به امروز در پس پرده غیب قرار دارد. به امید روزی که آن حضرت ظهور و جهان را پر از عدل و قسط کند.


    1..پایگاه حوزه مجله موعود شماره 43، نگاهی به عصر غیبت صغرا.

    2.سیرة الائمة الاثنی عشر، هاشم معروف الحسنی، ج2، ص492.

    3.نهج الدعوات و منهج العبادات، علی بن موسی بن محمد بن طاووس، ص275، (به نقل از: حیاة الامام العسکری(ع)، باقر شریف القرشی).

    4الارشاد، مفید، ص383 (به نقل از: حیاة الامام العسکری(ع)).

    5.کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ج2، ص473-474؛ بحارالانوار، مجلسی، ج50، ص327-329؛ الکافی، کلینی، ج1، ص505.

    6.الارشاد، مفید، ص362 (به نقل از حیاة الامام العسکری(ع)).


    7.حیاة الامام العسکری(ع).

    8.الغیبة، شیخ طوسی، ص216.

    9.کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ج2، ص475.

     

     

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



    [شنبه 1391-10-30] [ 10:17:00 ق.ظ ]





      19 دی ماه   ...

    مدیر رادیو معارف: رسانه‌ها دستاوردهای یوم الله 19 دی را تبیین کنند
    مدیر رادیو معارف بر لزوم اهتمام جدی رسانه های جمعی به تبیین ابعاد و دستاوردهای یوم الله 19 دی تاکید کرد.

    حجت الاسلام محمد لطفی نیاسر در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره یوم الله 19 دی، ابراز داشت: قیام مردم قم در 19 دی سال 56 حقیقتا یکی از روز های ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می رود که تاثیر بسزایی در پیروزی انقلاب داشت.

    وی با اشاره به این که هوشیاری و بصیرت مردم و روحانیت قم، مولفه اصلی چنین قیام و حماسه ای بود، ادامه داد: با توجه به این که هدف رژیم طاغوت در جریان 19 دی ، ضربه زدن اساسی به دین و مرجعیت بود، لذا اگر هوشیاری و بصیرت مردم قم و روحانیت انقلابی نبود، چه بسا انقلاب نمی توانست با شتاب بالا به ثمر نشسته و برکات خود را به همراه داشته باشد.

    مدیر رادیو معارف با تاکید بر لزوم پرداختن هر چه بیشتر رسانه های به یوم الله هایی چون 19 دی، اضافه کرد: خوشبختانه در این رابطه کارهای بسیار خوب و ارزنده ای انجام شده و انجام می شود، اما نباید به این میزان اکتفا کرد.

    وی همچنین خاطرنشان کرد: شاخصه اصلی در بروز و ظهور حماسه هایی از جنس 9 دی و 19 دی، همانا بصیرت و حضور در صحنه آحاد مردم به رهبری روحانیت آگاه و انقلابی است که یقینا ما با همین بصیرت و آگاهی می توانیم توطئه ها و فتنه های دشمنان را به خوبی خنثی کنیم.

    حجت الاسلام لطفی نیاسر، خواستار فعالیت های تبیینی و تحلیلی رسانه ای در رابطه با 19 دی شد و افزود: این کار البته در رسانه های سنتی همچون منابر و مساجد و هیئات انجام می شود، اما لازم است که در رسانه های جمعی مثل رادیو و تلویزیون ، اینترنت و روزنامه ها نیز این مهم با عنایت بیشتری انجام گیرد.

    وی در ادامه بر لزوم بهره گیری از ابزار هنر در معرفی و تبیین چنین ایام اللهی تاکید کرد و گفت: برای ماندگاری هر چه بهتر این روزها در ذهن و دل مخاطبان، باید از ابزار هنر ، ساخت فیلم ها و نمایش نامه ها و نیز برپایی نمایشگاه های عکس و نقاشی و … نهایت استفاده را کرد.

    مدیر رادیو معارف در پایان خاطرنشان کرد: در همین رابطه ما در سال گذشته در رادیو معارف، مجموعه نمایشی با موضوع 19 دی را تولید و پخش کردیم که در راستای انتقال پیام این روز به یادماندنی به مخاطب بسیار تاثیرگذار بود.

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



    [سه شنبه 1391-10-19] [ 11:37:00 ق.ظ ]





      روز بصیرت(حماسه 9دی)   ...


    جسورانه دل رهبر شکستند

    گمان کردند در کوفه نشستند

    علی هفتاد ملیون یار دارد

    هزاران مالک و عمار دارد

    چه سلمان ها به دورش در طوافند

    چه شمشیرها به اذنش در غلافند

    فقط کافیست تا با یک اشاره 

    جهان کفر گردد پاره پاره




    حماسه 9دی در تاریخ ماندگار شد


    روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه‌ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند.


    مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد.

    شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.
    بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸

     

     


    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



    [شنبه 1391-10-09] [ 09:57:00 ق.ظ ]





      برگزاری آیین آغاز نهضت کرسی های آزاد اندیشی در مدرسه ی علمیه ی جامعه النور   ...

     

    یکی از مسائل مهم که همت مضاعف و کار مضاعف

    می طلبد،مسئله ی تولید فکر است؛

    کتابخوانی،افزایش معلومات عمومی در زمینه های گوناگون.

    این کرسی های آزاد اندیشی که ما عرض کردیم در دانشگاه ها و در حوزه ها به راه بیفتد،

    میتواند یک جریان سیّال فکری بسیار با ارزشی را در جامعه به راه بیندازد.(مقام معظم رهبری)


    در این برنامه فیلم مربوط به آغاز نهضت کرسی های آزاد اندیشی،که از طرف مرکز مدیریت حوزه های علمیه ی خواهران قم فرستاده شده بود در مدرسه پخش شد.

    خلاصه ی سخنرانی که توسط جناب آقای محمود خالقی،(معاونت پزوهش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران) و آقای حصاری (جانشین معاون پژوهش مرکز) برگزار شد بدین شرح است:

    کرسی آزاد اندیشی مسندی است که در فضای باز برای عرضه آزادانه ی اندیشه که هیچ گونه دیوار و مانعی در اطراف این مسند نباشد مگر نقد عالمانه

    هدف از برگزاری کرسی های آزاد اندیشی : ایجاد فضای آزاد برای بیان نظرات با رعایت تقوای علمی و رعایت اخلاق و ادب و احترام، همچنین گسترش و تعمیق مطالعات طلاب در موضوعات مختلف علمی و نهادینه سازی فرهنگ گفتگو در برخورد با نظرات مختلف است.

    موضوعات: اخبار مدرسه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1391-10-06] [ 12:26:00 ب.ظ ]





      کرسی آزاد اندیشی   ...

    در راستای اجرای منویّات رهبر  معظم انقلاب اسلامی در خصوص راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی معاونت پژوهش مرکز مدیریت حوزه های علمیه ی خواهران در نظر دارد طرح برگزاری کرسی های آزاد اندیشی را از سال جاری در مدارس علمیه اجرانماید.به همین مناسبت فیلم آیین آغاز نهضت آزاد اندیشی در سراسر مدارس علمیه ی خواهران پخش میگردد.مدرسه ی علمیه ی جامعة النور نیز در نظر دارد این فیلم را در تاریخ 6 دیماه 1391  برای طلاب حاضر در مدرسه به نمایش بگذارد.

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



    [سه شنبه 1391-10-05] [ 01:52:00 ب.ظ ]





      پاسخ آیت الله العظمی مظاهری به شبهه ای درباره قیامت   ...

    پاسخ آیت‌الله‌العظمی مظاهری به شبهه ای درباره قیامت
    ——————————————————————————–

    گرچه بين عالم مادّي دنيا و عالم آخرت، تفاوت‌هاي فراواني وجود دارد، امّا در خلق دوبارۀ عالم در قيامت، همه چيز «مِثل» عالم در دنيا است و قرآن کريم تمام شبهات را با کلمۀ «مِثْلَهُمْ» جواب داده است.

    ——————————————————————————–
    حضرت آیت‌الله مظاهری در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود،گمان به وقوع قیامت را نیروی کنترل کننده انسان و مانع سقوط او دانسته و گفتند: کمي تدبّر در وضعيّت انسان و اين که او به عنوان يک موجود بسيار ضعيف مي‌تواند در ذهن خود چيزي را خلق و سپس نابود و مجدّداً آن را بسازد، مي‌تواند راهي به سوي شناخت قدرت مطلق حق تعالي باشد.
    ایشان ادامه دادند: وجود ضعيف انسان، تصوير موجودي ضعيف را ايجاد مي‌کند، ولي پروردگار عالم وجودي قوي و قدرمند و به عبارت قرآن کريم، «ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ (ذاريات / )58» است.
    معظم له با بیان این که گمان به قيامت انسان را کنترل مي‌کند، چه رسد به آن که يقين داشته باشد، حقيقتاً عالم قبر و برزخ و قيامت وجود دارد، یادآور شدند: علماي اخلاق همواره به زنده نگه داشتن ياد معاد تأکيد داشته و دارند و توصيۀ ايشان اين است که انسان بايد در شبانه روز، چندين مرتبه به ياد مرگ، قبر و قيامت باشد.
    این مرجع تقلید با اشاره به این که قرآن کريم با عباراتي موجز بسياري از مشکلات علمي، فلسفي و اعتقادي را پاسخ داده است، خاطرنشان کردند: تفاوت قرآن با کتاب‌ هاي ديگر در آن است که مثلاً صدرالمتألهين وقتي مي‌خواهد در کتاب اسفار، معاد را با حرکت جوهري اثبات کند، يک کتاب قطور دربارۀ آن مي‌نويسد، ولي قرآن کريم با يک کلمۀ «مِثْلَهُمْ» کار را تمام مي‌کند. اين نحوۀ بيان از معجزات بزرگ قرآن کريم است.
    حضرت آیت الله مظاهری تاکید کردند: گرچه بين عالم مادّي دنيا و عالم آخرت، تفاوت‌هاي فراواني وجود دارد، امّا در خلق دوبارۀ عالم در قيامت، همه چيز «مِثل» عالم در دنيا است و قرآن کريم تمام شبهات را با کلمۀ «مِثْلَهُمْ» جواب داده است.
    ایشان همچنین تصریح کردند: وقتي خداوند قادر اراده کند، عالمي که به طور کلي نابود شده است، باز همان عالم به تمام معنا و به طور کلّي زنده مي‌شود؛ اين زنده شدن مجدّد، به معناي معاد است. قرآن کريم مي‌فرمايد«يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ»( ابراهيم / 48)
    معظم له با تاکید بر این که انسان باید مرتّباً به ياد قيامت و معاد باشد و با اصلاح کارها و امور روزمرّه، خود را براي آن شرايط دشوار و سخت آماده کند، ابراز داشتند: اگر کسي با اعتقاد کامل، به اصلاح امور دنيا و آخرت بپردازد و خود را در مسير ولايت اميرالمؤمنين(ع) و حضرات معصومين(ع) قرار دهد، در قیامت با شفاعت اهل بيت(ع) نجات خواهد يافت، ولي اگر کسي خود را در مسير آنان قرار ندهد، چگونه انتظار دارد در روز محشر، در مسير شفاعت ايشان واقع شود؟
    این مرجع تقلید با اشاره به این که پربار کردن نعمت‌هاي بهشتي يا برافروختن آتش جهنّم، به دست خود انسان و در دنياست، گفتند: انسان‌ها با اعمال و رفتار خود، مانند نماز، روزه، صدقات، نيکي به مردم، انجام امور خير، خدمت به خلق، رابطۀ مداوم و توجّه هميشگي به خداوند و … مي‌توانند بهشت را براي خود فراهم آورند که در سايۀ شفاعت اهل بيت(ع) به آن دست يابند و يا با ظلم و ستم و ترک اوامر الهي و … جهنّمي را براي خود بسازند که شنيدن سختي و عذاب آن نيز انسان را دچار ترس و وحشت مي‌کند.

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



     [ 01:22:00 ب.ظ ]





      یا صاحب الزمان   ...

    سالهای پیش بال آسمانی داشتیم
    بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم
    میوه بودیم و سر سال استفاده می­شدیم
    چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم
    چار فصل موی ما برف زمستانی نداشت
    پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم
    روزها گردی اگر بر روی دلها می­نشست
    شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم
    مثل شیر مادران ما حلال و پاک بود
    در میان سفره ها گر لقمه نانی داشتیم
    نذری روز ظهور مهدی موعودمان
    صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم
    صبح جمعه پیشواز تک سوار فاطمه
    روی پشت بام ها صوت اذانی داشتیم
    گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می­شدیم
    گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم
    ثانیه ثانیه هامان پای آقا می­گذشت
    آی مردم! یک زمان، صاحب زمانی داشتیم
    پر نداریم و دل بپّر نداریم و فقط
    یادمان باشد که این ها را زمانی داشتیم

    موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



    [یکشنبه 1391-10-03] [ 10:27:00 ب.ظ ]





      توصیه های حقوق بشری ایت الله العظمی مکارم شیرازی   ...

     

    حضرت آیت‌الله مکارم‌شیرازی در پیامی به دومین همایش اسلام و حقوق بین‌الملل بشردوستانه در مشهد، نخستین پایه اسلام را صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز عنوان کردند.
    متن پیام این مرجع تقلید بدین شرح است:
    بسم الله الرحمن ارحیم
    در آغاز لازم می‌دانم از دفتر تبلیغات خراسان رضوی و مرکز مطالبات تصدیقی اسلام و حقوق بین‌المللی بشردوستانه که متولی برگزاری این همایش شده‌اند، تشکر و قدردانی کنم و آرزوی توفیق برای تداوم تلاش‌هایشان در این مسیر از درگاه خداوند متعال دارم.
    متاسفانه جامعه بشری در طول تاریخ شاهد جنگ‌های پرتلفات و خونین بسیاری بوده است و پیشرفت سلاح‌های جنگی و طمع روز‌افزون دولت‌ های استکباری هر سال بر کمیت و کیفیت آسیب‌های ناشی از جنگ‌ها افزوده است.
    می‌‌دانیم دین مبین اسلام هیچ‌گاه مسبب جنگ و خونریزی نبوده است. قرآن مجید با صراحت می‌ فرماید ” وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا” اگر دشمن از در صلح درآید تو نیز از آن استقبال کن، اما بر حسب ضرورت جنگ و جهاد را در برابر متجاوزان لازم شمرده است؛ یعنی پایه نخستین در اسلام صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز است و در عین حال دفاع مسلحانه از آئین و جان و مال و سرزمین خود در برابر دشمنان را مجاب، بلکه واجب شمرده است.
    اضافه بر این نبردهای مسلحانه در آموزه‌های اسلامی و حقوق بین‌المللی حتی در برابر دشمنان قدار دارای چارچوب و قواعدی انسانی است و نباید از آن محدوده فراتر رفت.
    پیغمبر اکرم (ص) به هنگام اعزام لشکر اسلام به سوی میدان جهاد همواره تاکید می‌فرمود که “آغازگر جنگ نباشید، اسرا و مجروحان جنگی را به قتل نرسانید، فراریان را نکشید، آب به روی دشمن نبندید، حریم زنان و کودکان و سالخوردگان را رعایت نمایید، باغ‌ها و مزارع دشمن را تخریب نکنید” و دستورات مشابه دیگری که همه از توجه خاص اسلام به قواعد انسانی نبرد مسلحانه که از 14 قرن قبل تاکنون بوده است، حکایت می‌کند. همان قواعدی که امروز به صورت ناقص‌تر در قالب کنوانسیون‌‌های بین‌المللی درآمده و از افتخارات تمدن امروز محسوب می‌‌شود.
    ما ضمن احترام به کنوانسیون‌هایی که واقعاً طرفدار حقوق انسان حتی در جنگ‌ها هستند، یادآور می‌شویم که مهمترین ضمانت اجرای این قوانین و اصول بین‌الملل همان آموزه‌های دینی و تقوای الهی است. به یقین سربازانی که در میدان جنگ در حال پیشروی هستند، مهمترین چیزی که آنها را ملزم به عدم ارتکاب جنایت جنگی و رعایت حال غیرنظامیان و محرومان و اسرای جنگی می‌کند، همین تقوای دینی و خوف از مجازات الهی است و نه کنوانسیون های بین‌المللی.
    از این رو تلفیق بین اصول دینی و حقوق بشردوستانه در پژوهش و آموزش بسیار ضروری است و امیدواریم ثمره این گونه همایش‌ها چنین دستاورد عظیمی باشد که خدمتی شایان به جوامع بشری و اهداف اسلامی است.
    والسلام علیلکم و رحمة‌الله و برکاته
    ناصر مکارم شیرازی

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



     [ 03:11:00 ب.ظ ]





      آیت الله العظمی جوادی آملی؛ عالمان دین چهره های ماندگار الهی هستند   ...

    آیت الله العظمی جوادی آملی؛ عالمان دین چهره های ماندگار الهی هستند

    حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این که عالمان دین چهره های ماندگار الهی هستند گفتند: هيچ وقت عالِم حوزوي و يا دانشگاهي مجاز نيست بگويد من خودم زحمت كشيدم عالِم شدم اگر خداي ناكرده چنين حرفي زد بايد استغفار كند زيرا اين همان حرف قارون است.

    حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق خود به ذکر حدیثی از آن امام حسن مجتبی (ع)پرداختند واظهار داشتند: امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرمایند: «كونوا اوعية العلم و مصابيح الهديٰ» یعنی: همه شما ظرف دانش باشيد تا راه خود را ببينيد و چراغ هدايت باشيد تا به ديگران راه بدهيد. در نتيجه نه بيراهه برويد نه راه كسي را ببنديد؛ آن كه عالِم نيست بيراهه مي‌رود آن كه چراغ هدايت نيست براي جامعه نافع نيست.
    ایشان ادامه دادند: انسان اگر بخواهد ظرف دانش باشد بايد علم را در جان خود جا بدهد و علم، مفهوم نيست؛ درس خواندن، كسي را عالِم نمي‌كند اگر نوري انسان در خود احساس كرد كه او را از هوا و هوس باز داشت اين مي‌شود علم و اينكه در دعاها آمده به خدا عرض كنيد من از شما علم نافع مي‌خواهم و از علمي كه نافع نيست به تو پناه مي‌برم سرّش همين است.
    حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که گاهي انسان عالِم است، يعني تصوّر و تصديق و قياس و استدلال را در بردارد ولي مبتلا به جهالت است گفتند: بيان نوراني امير مؤمنان(عليه السلام) اين است كه «رُبّ عالِمٍ قد قَتَله جَهْلُه» چه بسا درس‌خوانده‌اي كه جهالتِ او، او را به هلاكت رسانده است.
    ایشان با تاکید بر ضرورت تقویت و حفظ عقل عملی بیان داشتند: يك عالِم ممكن است سخنران، نویسنده و مدرس خوبی باشد، اما در موقع عمل پايش بسته باشد؛ سرّش اين است كه حوزه و دانشگاه كار علمي انجام مي‌دهند نه كار اخلاقي.
    معظم له ، هدف اخلاق را مبارزه انسان با هوا و هوس خواندند و گفتند: فنّ شريف اخلاق براي اين است كه انسان اهل مبارزه با هوس باشد و اين مبارزه را همچنان ادامه بدهد تا هرگز اسير نشود و اگر به اسارت در آمد بكوشد خود را آزاد كند.
    ایشان مسلح بودن عالم به سلاح عقل عملی را از جمله تفاوتهای عالم و غیر عالم برشمردند و اذعان داشتند: فرق يك عالِم و غير عالم اين است كه او مسلّح است و دستگاه ديد بهتری دارد اما آن كه از خطر مي‌رهاند آن عقل عملي است.
    ایشان با اشاره مجدد به حدیث امام حسن مجتبی (علیه السلام) افزودند: اينكه درباره سالار شهيدان حسين بن علي بن ابي طالب(عليهما الصلاة و عليهما السلام) آمده است كه حسين، مصباح الهداست، اينها اسم توقيفي نيست، مخصوص آنها نيست، آن قلّه و جهان روشن كردنش براي آنهاست وگرنه هر كدام از مؤمنان در حيطه زندگي خود بايد مصباح هدايت باشند.
    حضرت آیت الله جوادی آملی دربخش دیگری از سخنان خود خود با بیان این نکته که قرآن كريم، از عالمان راستين و مبلّغان الهي به عنوان ﴿أُولُوا بَقِيَّةٍ﴾ ياد کرده است، عالمان دین را چهره های ماندگار الهی معرفی کرده و بیان داشتند: هيچ وقت عالِم حوزوي و يا دانشگاهي مجاز نيست بگويد من خودم زحمت كشيدم عالِم شدم اگر ـ خداي ناكرده ـ چنين حرفي زد، بايد استغفار كند زيرا اين همان حرف قارون است. وقتي به او گفتند از مالت در راه صحيح بهره‌برداري كن گفت من خودم زحمت كشيدم فنّ اقتصاد آگاه بودم و مالك شدم. از برخی از ما شنيده مي‌شود مي‌گوييم چهل سال زحمت كشيديم به اينجا رسيديم در حالي كه چهل سال فيض خدا ما را به اينجا رساند نه ما زحمت كشيديم اگر ـ خداي ناكرده ـ گفتيم ما خود زحمت كشيدیم فوراً بايد استغفار بكنيم تا به عذاب قاروني گرفتار نشويم.
    بر اساس اعلام پایگاه اطلاع رسانی اسراء، حضرت آیت الله جوادی آملی از قرآن کریم به عنوان تنها و مهمترین درمان بیماریهای اخلاقی نام بردند و بیان داشتند: تنها و مهم‌ترين وسيله درمان، همين قرآن كريم است. قرآن، درمان است نه دارو، شفاست نه دوا؛ گاهي ممكن است انسان دارو مصرف بكند و درمان نشود ولي ممكن نيست كسي به قرآن عمل بكند و شفا پيدا نكند.

    موضوعات: اخبار روز  لینک ثابت



    [شنبه 1391-10-02] [ 09:10:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما