جرعه ای از جام مرحوم علامه کرباسچیان

راستی چرا حرف ها و سخن های ما تاثیر خودش را از دست داده است و کمتر کسی از سخنان نیکو پند می پذیرد؟ آیا جز این است که آنچه می گوییم با آنچه میکنیم نه تنها متفاوت است که گاه در تضاد و تقابل است؟

آری تصویر آینه ی شکسته شده را هیچ کس نمی پذیرد.

ادامه مطلب :

بارها در گفته های خویش از تواضع و فروتنی پیامبر سخن رانده ایم و داستان ها نقل کرده ایم اما در عمل رفتارمان پر از تکبر و نخوت و غرور است!

گفته ایم که در طول عمر پیامبر کسی نتوانست در سلام به او پیش دستی کند اما متوقع ایم که افراد زیر دستمان صبح به صبح به در اتاق ما بیایند سلامی کنند و اظهار ارادتی بنمایند، آنگاه به سر کار خویش بروند.

خوانده ایم و گفته ایم که پیامبر با بردگان و زیردستان می نشست و با آنان هم غذا می شد و لباسی چون لباس آنان می پوشید ،اما ریاست مداری در ظاهر و رفتارمان موج می زند و تفرعن -فرعون گونه بودن -از حرکاتمان می بارد!

می گوییم به عصمت 14 نفر معتقدیم ؛اما در زوایای قلبمان یکی دیگر را در کنار آن چهارده نور پاک می گنجانیم و در مقام عمل آن یک نفر را که خودمان باشیم گاه برتر از آنان قرار میدهیم.

تازه اگر جسارت ورزد و به انتقاد از ما بپردازد و تواضع پیامبران و امامان را گوشزد کند در خوشبینانه ترین صورت، پاسخ خواهیم داد که آنها پیامبر و امام بودند و حسابشان از ما جدا است و از ما نباید چنان توقعی داشت. اگر سعه صدر و فروتنی اصحاب را به ما یادآوری کنند، می گوییم ما کجا و سلمان کجا؟ ما کجا و مالک اشتر کجا؟ اینگونه است که از زیر بار مسئولیت فرار می کنیم و همچنان به روش پیشین ادامه می دهیم؛ اما خداوند عالم، در هر عصر وزمان، الگوها و حجت هایی را در برابر بهانه جویان قرار می دهد تا خلع سلاحشان کند و اتمام حجت شود. از خود بپرسیم، فاصله ما با آنان چقدر است ؟

موضوعات: مطالب دیگر  لینک ثابت



[شنبه 1390-05-01] [ 01:00:00 ب.ظ ]