وقتی ملا هادی نراقی کتاب جامع السعادات را در علم اخلاق نوشت چند نسخه از آن را برای علمای نجف از جمله بحرالعلوم فرستاد . پس از چندی مرحوم نراقی به نجف رفت و علمای نجف به دیدار ایشان آمدند ولی بحرالعلوم نیامد .مردم چیزهایی در این باره گفتند .اما او گفت « ایشان به دیدار ما نیامدند ، ولی ما به دیدار ایشان می رویم » او به خانه بحرالعلوم رفت اما ایشان به نراقی اعتنایی نکردند ،

ادامه مطلب :

باز حرفهای مردم بیشتر شد پس از مدتی دئباره به ملاقات ایشان رفتند اما ایشان مجددا بی اعتنایی کردند و دوباره حرفها بیشتر شد . دفعه سوم که رفتند مرحوم بحرالعلوم خیلی او را احترام کرد .همه متعجب شدند وقتی اطاق خلوت شد به نراقی گفت علت اینکه در این مدت به ملاقات شما نیامدم و اینگونه رفتار کردم می خواستم ببینم که کتاب جامع السعادات را که جمع آوری کرده ای یا نوشته ای آیا در وجودت پیاده کرده ای ؟و تزکیه نفس و تهذیب اخلاق نموده ای ؟ اکنون برای من ثابت شد که تهذیب نفس کرده ای و خودت نمو نه گفتارت هستی .