مدرسه علمیه جامعة النوراصفهان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آمار

  • امروز: 17
  • دیروز: 29
  • 7 روز قبل: 83
  • 1 ماه قبل: 235
  • کل بازدیدها: 38168


  • السلام علیک یا ابا صالح المهدی



      حدیث روز   ...

    امام علی (ع) :

    فی صِفَةِ النَّبیِّ (ص) طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد أَحکَمَ مَراهِمَهُ وَأَحمی (أمضی) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیثُ الحاجَةُ إِلَیهِ مِن قُلوبٍ عُمیٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَ أَلسِنَةٍ بُکمٍ ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلةِ وَ مَواطِنَ الحَیرَةِ…،

    در توصیف پیامبر (ص)میفرماید : پزشکی است که با دانش خود ،همواره میان مردم می گردند ، مرهمها یش رابه خوبی فراهم و ابزار کارش را آماده کرده و آنها را هر جا که لازم باشد ، از دلهای کور و گوشهای کر و زبانهای گنگ به کار می برد . غفلت گا ه ها و جایگا ه های حیرت را جستجو و با داروی خود آنها را درمان می کند.

    نهج البلاغه خطبه ۱۰۸

    موضوعات: نکته روز  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1391-06-29] [ 10:27:00 ب.ظ ]





      فاطمه معصومه که بود؟   ...

    براستی فاطمه معصومه چرا معصومه شد؟بر

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



    [دوشنبه 1391-06-27] [ 06:07:00 ب.ظ ]





      حدیث روز   ...

    روى القاضى نور اللّه عن الصادق عليه السلام قال:

    ان للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدينة ألا وان لاميرالمؤمنين عليه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغيرة ألا ان للجنة ثمانيه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فيها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى عليهاالسلام و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنة با جمعهم .

    خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مى شوند .

    موضوعات: نکته روز, مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 05:53:00 ب.ظ ]





      حدیث روز   ...

    قالَ علیه السلام : إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلافاقَةَ بِنا إلى غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا

    فرمود: خدا با ما است و نیازى به دیگران نداریم ؛ و حقّ با ما است و هر که از ما روى گرداند باکى نداریم .

    بحارالا نوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱، إکمال الدّین : ج ۲، ص ۵۱۱

    موضوعات: نکته روز  لینک ثابت



    [یکشنبه 1391-06-26] [ 05:44:00 ب.ظ ]





      پیمبر جان   ...

    رکاب آفرینش را نگین هستی، پیمبر جان!
    ستون آسمان ها و زمین هستی، پیمبر جان!

    تو را با دست خود چیده خدا از باغ «ما أدراک»
    نمی فهمم تو را که دستچین هستی، پیمبر جان!

    جهان گردی است که از یک تکان دامنت برخاست
    جهان جسم است و تو جان آفرین هستی، پیمبر جان!

    نه تنها چرخ این دنیا به دستان تو می چرخد
    که فرماندار روز واپسین هستی، پیمبر جان!

    حصیری ساده و پوسیده فرش زیر پایت بود
    اگرچه ساکن عرش برین هستی، پیمبر جان!

    همان آغوش در آغوش باشد «قاب قوسین»ات
    تو با ذات خداوندی عجین هستی، پیمبر جان!

    همه پیغمبران، عیسی و موسی، نوح، ابراهیم
    خبر دادند؛ ختم المرسلین هستی، پیمبر جان!

    کسی که پشت بر تو کرد اسیر سایه خود شد
    در این ظلمت سرا نور مبین هستی، پیمبر جان!

    کتابت هست، نورت هست، احساس حضورت هست
    نمی دانم کجا اما یقین، هستی! پیمبر جان!

    تو را کفّار جاهل هم قبولت داشتند آقا
    که بودی شُهره در شَهرت: امین هستی! پیمبر جان!

    نیفتد چین به پیشانی تو از این جسارت ها
    کف موج است و تو دریا جبین هستی، پیمبر جان!

    نگیرد پنجه گرگان به روی نور افشانت
    تو ماهی و فراتر از زمین هستی، پیمبر جان!

    همان ماهی که طوفانی کند دریای امّت را
    خروش موج های مسلمین هستی، پیمبر جان!

    «أشدّاء علی الکفّار» ما را یادشان رفته
    تو از بس «رحمه للعالمین» هستی، پیمبر جان!

    همین خُلق عظیمت مفلسان را می کند گستاخ
    همین بودی از آن اول، همین هستی، پیمبر جان!

    به یک آن جذبه ی مهری، به یک آن آیه ی قهری
    به وقتش آنچنان و اینچنین هستی، پیمبر جان!

    اُحد یک بار بود و بدر و خیبر می شود تکرار
    تو دست فتح حق در آستین هستی، پیمبر جان!

    هلا! باشد جواب دشمنت با حیدر کرّار
    تو هستی امیرالمومنین هستی، پیمبر جان!

    شاعر: محمد رسولی

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 05:18:00 ب.ظ ]





      حدیث روز   ...

    حضرت صادق علیه السلام

    مُحَمّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ عَنْ عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللّهِ الْعُمَرِیّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ

    حضرت صادق علیه السلام فرمود: دانشجویی واجب است.

    صول کافى جلد ۱ ص :۳۵ روایة: 2

    موضوعات: نکته روز  لینک ثابت



    [شنبه 1391-06-25] [ 09:54:00 ب.ظ ]





      مراسم بازگشایی سال تحصیلی جدید مدرسه جامعه النور   ...

    در 25 شهریور ماه مراسمی به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید برگزار شد. این مراسم با حضور موسس مدرسه جناب حاج آقا خیرالهی به حد اعلای شکوه و عظمت خود رسید. ایشان سخنان خود را با خوشامدگویی به طلاب پایه اول و تاکید بر تهذیب و پژوهش و مقاله نویسی آغاز نموده و در ادامه با یادآوری مکتب امام صادق و فعالیت های ایشان در عرصه های مختلف علمی و نشر و ترویج فرهنگ اسلامی و تربیت شاگردان عالی، طلاب را به پیروی و الگوگیری از مکتب ایشان تشویق و ترغیب نمودند.

    امیدواریم سال تحصیلی جدید سالی پربار و سراسر موفقیت برای همه علم آموزان این مکتب باشد.

    مسئول امور فرهنگی قائدی

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



     [ 09:42:00 ب.ظ ]





      بحر موّاج کرم   ...


     



        بحر مواج کرم

    از شبستان ولايت قمرى پيدا شد

    از گلستان هدايت ثمرى پيدا شد

    بحر موّاج كرم آمده در جوش و خروش

    كه ز درياى عنايت گهرى پيدا شد

    شب ميلاد جواد است، ندا زد جبريل

    كز پى شام مبارك سحرى پيدا شد

    از افق ماه درخشان رجب داد نويد

    كه ز خورشيد ولايت قمرى پيدا شد

    ادامه »

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1391-03-11] [ 12:51:56 ب.ظ ]





      حربه های شیطان در خانواده   ...

    شیطان در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود ،فریب می فروخت مردم دورش جمع شده بودند در بساطش همه چیز بود ،غرور،حرص، خیانت ،جاه طلبی  هر کس  چیزی می خرید و در ازایش چیزی میداد بعضی تکه های قلبشان را میدادند بعضی پاره های روحشان و بعضی آزاددگیشان را اما یکی با دیگران فرق داشت چرا که زیرک مومن بود و ایمان باعث نجات اوشد.

    ادامه »

    موضوعات: مطالب دیگر  لینک ثابت



    [یکشنبه 1391-03-07] [ 11:08:00 ق.ظ ]





      امام هادي (عليه السلام) و برادرش موسي   ...

    ماجراي موسي،معروف به موسي مبرقع

    از يعقوب بن ياسر روايت شده است كه گفت:متوكل مي گفت:واي بر شما!كار امام هادي مرا عاجز كرده،نه حاضر است با من شراب بنوشد ونه در مجلس شراب من بنشيند ونه در اين امور فرصتي مي يابم (كه او رابه اين گونه كارها بكشانم).گفتند:اگر از او فرصتي نيابي در عوض اين برادرش موسي است كه  باده گسار و نوازنده است،مي خورد و مي نوشد و عشقبازي مي كند، بفرستيد او را بياورند و بر مردم كار را مشتبه سازيد و بگوييد اين شخص ابن الرضا است. متوكل نامه اي نوشت و او را با تعظيم و تجليل وارد كردند و همه ي بني هاشم و سران لشكر و مردم به استقبالش شتافتند، غرض متوكل اين بود كه وقتي او رسيد املاكي به وي واگذار كند و دختري به او بدهد و ساقيان شراب و كنيزكان نوازنده نزد وي بفرستد و در حق او احسان و نكويي به خرج دهد و منزلي عالي در اختيارش گذارد كه خود در آنجا به ديدنش برود.

    چون موسي وارد شد، حضرت هادي عليه السلام با موسي ملاقات كرد و بر وي سلام گفت: و حقش را ادا كرد و فرمود : اين مرد ( متوكل) تو را فراخوانده تا حرمتت را هتك كند و از شان تو بكاهد. به او بگو كه اصلا اهل باده  گساري نيستي، موسي گفت: اگر مرا براي اين غرض خواسته پس بايد چه كنم؟ فرمود شأن خويش نگه دار و چنين كاري مكن. موسي از پذيرفتن پند و اندرز امام خودداري كرد. امام صحبت خود را تكرار كرد ولي موثر واقع نشد. عاقبت آن حضرت فرمود: ولي بدان كه اين مجلس كه متوكل در نظر گرفته مجلسي است كه هرگز تو با او در آن گرد نياييد، و همان شد. سه سال موسي در آنجا اقامت گزيد. هر روز بامدادان بر در سراي او مي رفت، يك روز مي گفتند مست است،‌ فردا صبح بيا و  روز ديگر مي رفت، روز بعد مي گفتند داروئي خورده و خفته است فردا بيا،‌مدت سه سال اينچنين گذشت تا متوكل كشه شد و آن دو با هم ديدار نكردند.

    بحار الانوار،‌ ج50، ص 158تا 160

    موضوعات: نکته روز  لینک ثابت



    [سه شنبه 1391-01-29] [ 12:19:00 ب.ظ ]





      فضایل امام هادی(ع)   ...

    <body><p><p><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;"><strong><span style="color: #800000;"><span style="font-size: medium;">امام هادی علیه السلام ذکری داشت که به نظر می رسد خود آن را تکرار می کرده است. وی این ذکر را به شیعیانش آموخت و به آنان فرمود: از خدا خواسته ام که هر کس پس از مرگم،(به آرامگاهم آمد و) با یان ذکر خدا را خواند دعایش را اجابت گوید. این ذکر چنین است:<br />« یا عدتی عند العدد و یا رجائی و المعتمد و یا کهفی و السند و یا واحد یا احد یا قل هو الله احد، اسألک بحق خلقته من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم احد ان تصلّی علیهم و تفعل بی … »<br />این ذکر، در واقع دیباچه صفات امام و کلید شناخت اوست. او بنده ای بود که خدا را خالصانه می پرستید و نمونه کاملی بود از آنچه که در این حدیث قدسی آمده است:<br />«بنده من! مرا فرمان بر، تا نمونه ای از من یا مثل من شوی. من به چیزی می گویم باش پس همان می شود و تو هم به چیزی می گویی باش پس همان می شود.»

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



    [دوشنبه 1391-01-28] [ 12:35:00 ب.ظ ]





      داستان شیطان و نماز گزار   ...

    مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند

    لباس پوشید و راهی خانه خدا شد

    در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،

    خودش را پاک کرد و به خانه برگشت

    مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد

    در همان نقطه مجدداً زمین خورد

    او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش

    را عوض کرد و راهی خانه خدا شد

    در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید

    مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))،

    از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم

    مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد

    ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست

    در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند

    مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند

    مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود

    مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند

    مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد

    شیطان در ادامه توضیح می دهد

    من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم

    وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،

    خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم

    و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید

    به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر

    باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم

    نتیجه داستان:

    کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید

    چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر

    دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.

    این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید.

     

     

    موضوعات: مطالب دیگر  لینک ثابت



    [سه شنبه 1390-12-02] [ 09:41:00 ق.ظ ]





      علم بهتر ات یا ثروت   ...

     

    شد و در فرصتی مناسب پرسید:

    -یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

    -علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

    مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.

    در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

    اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید:

    علم بهتر است یا ثروت؟

    صفحات: 1 · 2

    موضوعات: مطالب دیگر  لینک ثابت



     [ 09:24:00 ق.ظ ]





      معبود رحمت   ...

    <body><p><p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;"> خداوندا عجب غرق گناهم                           زمانه می زند آتش به جانم <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">دلی دارم دمی سوز و دمی ساز            که این دل می کند با من همی ناز <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">وجودم نیست جز ویرانه ای بیش                 چه می شد بازگشت از قبل و از پیش <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">منم تنها، منم بی کس، منم خوار                من هستم معصیت کار و گنه کار <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;"> که ایزد داد بهرم بهترین رزق                     ولی من می کنم دوری از این عشق <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">نمی دانم چه حکمتها در آن است                      هر آنچه هست از لطف همان است <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">ولی فضلت کند با من چه کارا                   عجب لطفی شود باری تعالی <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">صبا را نی نکن نامید ز مهرت                       تویی تنها ترین معبود رحمت <p style="text-align: center;"><span style="font-size: small;"><span style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">سهیلا طاهری، طلبه پایه چهارم مدرسه علمیه جامعه النور

    موضوعات: دل نوشته  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1390-11-27] [ 12:11:00 ب.ظ ]





      غروب ماتم   ...

    جلوه ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع

    یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع

    این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست

    در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع

    می توان گفت از گلاب گریه ی اهل نظر

    بی نهایت چشمه ی اشک روان دارد بقیع

    بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را

    قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع

    شهادت جانگداز نبی مکرم اسلام حضرت محمد صلی الله و علیه و آله و سلم و سبط اکبر ایشان امام حسن مجتبی علیه السلام را به محضر حضرت صاحب الزمان و تمام مسلمین جهان تسلیت عرض می کنیم.

    موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



    [شنبه 1390-11-01] [ 01:13:53 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما